آموزش رانندگی رو اینگونه آغاز کردیم:
داداشم: خب بگو ببینم گاز کدومه؟
من: کنار یخچالهارررررهارررررهارررررهاررررر D:
داداشم: برمیگردیم خونه :|
من: نه نه هولم نکن گاز یکی از اون سه تاست.
داداشم ترتیبشونو گفت (و هنوزم نفهمیدم)
من: رواله.
داداشم: فرمون کدومه؟ :|
من: همون که گردالیه ^^
داداشم: خب برا امروز کافیه :|
من: آره ناموسا سخت بود.
+ ولی اگه یه داداش ندارین که باهم تو ماشین با شماعیزاده و «امشب دل من هوس رطب کرده» قر بدین و کلا فرمون مرمونو ول کنه و اصرااااااار داشته باشه که باید بخونه و شما سعی میکنید با تیر متوقفش کنید که نخونه و گند نزنه تو آهنگ، شما پس چرا زنده اید اصن؟
+ قصد آموزش رانندگی نبود، میخواستیم تهرانو موقع خلوتی ببلعیم. باورم نمیشه از خونمون تا آخر اتوبان همت رو در عرض یک ربع طی کردیم :))) #پدیده_نادر.
+ یه آهنگ پیدا کردم که فقط یه بخشیشو متوجه میشم چی میگه و بقیشو این میشنوم: هیتسهسدسهسهستههاااهااسحسپستدهعع :|
ولی اون بخش فهمیدنیش خیلی خوبه:
I'm dreaming on, I swear
My wings are clipped, but I don't care
I'll carry on with your pictures on my mind
I'll find a way to make you stay
+ آزمون امروز را نداده، نمیده، و نخواهد داد.