داداشم کل خونه رو دنبالم کرده که هندزفریمو بهش بدم. در حالیکه سعی میکردم لوزالمعده م رو از تو دهنش در بیارم و وی نیز متقابلا طهالش رو از دهن من، گفتم که من هندزفریمو نمیدم و هرگز نخواهم داد چرا که کرونا و هرگونه بیماری ویروسی با من رل زده است و مرا رها نمیکند. بعدم هندزفری خراب خودشو بهش دادم و گفت که میدونستی همین که به اون هندزفری دست زدی کرونا گرفتی؟ حقیقتا خونه تو سکوت رفته ساعتهاست...
+ خواستم این نویدو بهتون بدم که اون آهنگ «میخوام برسونمت سونمت سونمت» رو ول کردم و الان قفلی ام رو اون آهنگه «نگی جاییا مال ماییا پلنگ پلنگ چش قشنگه» خز هم خودتونین :))))
+ با تلاشهای فراوان و گشتنهای بسیار که نه ماسک تونستین بخریم نه الکل چیزا و نه ژل ضد عفونی، یه دونه ژل کوشولو گیر آوردیم و الان حکم یک شئ مقدسو برامون داره و حتی وقتی نگاش میکنیم چرکامون میریزه :))))
+ تنها حسن این تعطیلیها این بود که من همه لاکهامو امتحان کنم. هیچوقت فکر نمیکردم یه روزی به این درجه از تعطیلیها برسیم که لاک بادمجونی بزنم :)) تولید کننده محترم، بادمجونی آخه؟
+ میدونین چرا تعطیل شد و چرا هیچکی تو خیابون نیست؟ درست حدس زدید چون من کاپشن خریده بودم! درست از همون روز که من تصمیم گرفتم بپوشمش خدا هم تصمیم گرفت پروژه سرویس کردن ما رو آغاز نمایه.
+ حقیقتاٌ از امشب فصل جدید عصر جدید (البته نه پخش اصلیش) شروع میشه و بابام گفت که بالاخره بعد از مدتها صدای جیغ جیغاتو بشنویم :| میبینید من انقد جذابم صدا جیغامم طرفدار داره :)))))